- کول بیتن
به پشت گرفتن، کول گرفتن
معنی کول بیتن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(رَهْ تَ)
لغت نامه دهخدا
خود را گرد کردن جستن را چنانکه شیر و ببر و پلنگ و گربه و مانند آن. ابتدای حملۀ ددگان چون شیر وببر و پلنگ. خود را برای جستن گرد کردن، چنانکه درنده ای به سوی آدمی یا بچه گربه ای چون رسنی بر زمین کشند. جمع کردن شیر و ببر و پلنگ خود را به جانب دامی جستن از دور. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، حمله کردن سباع. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
(لِ چِ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان ییلاق که در بخش حومه شهرستان سنندج واقع است و 180 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
روان شدن شیره ی گیاه و درختان در آوندها به مناسبت فرا رسیدن.، آب گرفتن میوه و، پر کردن ظرف از آب، آب دار شدن میوه
فرو رفتن، اندودن با گل، سخن یا مطلبی را قطع کردن
خرمن کوبیدن
جدا کردن قطعه ای از درخت تا بریدن و قطع آن آسانتر گردد
به بازی گرفتن
ساییدن
به دل گرفتن
پل دوستن
سرحال بودن
شتاب کردن
به پشت گرفتن
استقامت کردن، بنیان گرفتن
در آغوش گرفتن
دست کم گرفتن، آسان گرفتن
در نقطه ای ایستادن و انتظار طولانی کشیدن، خسته شدن
یارگیری پایاپای در شالی زار جهت انجام امور زراعی
فاسق گرفتن، رابطه ی نامشروع داشتن
هراسیدن، عجله کردن
از کسی جانب داری کردن، اصابت کردن، به مقصود رسیدن